-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم هر چه را دیدیم همچون سیل پشت پا زدیم
2 دیده و دل بی تو داد اشک و آه ما نداد خویش را گاهی بر آتش گاه بر دریا زدیم
3 هر کجا رفتیم خضر راه ما غم بود غم گر دچار خوشدلی گشتیم بر تنها زدیم
4 درد سر می داد ما را بالش آسودگی خواب راحت چون شرر بر بستر خارا زدیم
5 بی نیازیم از تماشای گلستان چون اسیر تا گل عشرت به سر از پنبه مینا زدیم