فیض کاشانی

فیض کاشانی

فیض کاشانی
فیض کاشانی

چون غم غم عشق تو بود زار توان از فیض کاشانی غزل 373

غزل 373 ام از 1187 غزلیات

چون غم غم عشق تو بود زار توان بود

1 چون غم غم عشق تو بود زار توان بود چون عز همه عزّ تو بود خوار توان بود

2 بازار جهان را چو غمت نیست متاعی هرچند فروشند خریدار توان بود

3 گر عافیت اینست که این پنجه آن راست شکرانه بیماری بیمار توان بود

4 یکذره گر از مهر تو ناید بدل و جان بر هر دو جهان قاسم انوار توان بود

5 یکدم گر از آن زلف دو تا بوی توان برد عمری دو جهان را همه عطار توان بود

6 در میکده لطف تو بی‌خویش توان زیست در مصطبهٔ قهر تو هشیار توان بود

7 در حضرت قهر تو خطائی نتوان کرد در مشهد عفو تو خطاکار توان بود

8 گر باغ تماشای ترا در نگشاید در حسرت آن در پس دیوار توان بود

9 گر روی تو در خواب نمایند بعشاق حاشا دمی از شوق تو بیدار توان بود

10 چون ناصر مستان ز خود رسته تو باشی منصور توان بودن و بردار توان بود

11 ای فیض طلب کن که طلب چون طلب اوست گر بیهده باشد که طلب کار توان بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چون غم غم عشق تو بود زار توان بود

شاعر شعر چون غم غم عشق تو بود زار توان بود چه کسی است ؟

شاعر شعر چون غم غم عشق تو بود زار توان بود فیض کاشانی می باشد.

شعر چون غم غم عشق تو بود زار توان بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر چون غم غم عشق تو بود زار توان بود چیست ؟

قالب شعر چون غم غم عشق تو بود زار توان بود غزل است

مضمون اصلی شعر چون غم غم عشق تو بود زار توان بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.