1 چون که یکی تاج و بَساک ملوک باز یکی کوفتهٔ آسیاست
1 دل شاد دار و پند کسایی نگاه دار یک چشمزد جدا مشو از رطل و از تفاغ
1 بر آمد ابر پیریت از بن گوش مکن پرواز گرد رود و بِگماز
1 آن کس که بر امیر در مرگ باز کرد بر خویشتن نگر نتواند فراز کرد