چون بر رخ ما از جلال الدین محمد مولوی غزل 653

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

چون بر رخ ما عکس جمال تو برآید

1 چون بر رخ ما عکس جمال تو برآید بر چهره ما خاک چو گلگونه نماید

2 خواهم که ز زنار دو صد خرقه نماید ترسابچه گوید که بپوشان که نشاید

3 اشکم چو دهل گشته و دل حامل اسرار چون نه مهه گشتست ندانی که بزاید

4 شاهیست دل اندر تن ماننده گاوی وین گاو ببیند شه اگر ژاژ نخاید

5 وان دانه که افتاد در این هاون عشاق هر سوی جهد لیک به ناچار بساید

6 از خانه عشق آنک بپرد چو کبوتر هر جا که رود عاقبت کار بیاید

7 آیینه که شمس الحق تبریز بسازد زنگار کجا گیرد و صیقل به چه باید

عکس نوشته
کامنت
comment