سیف فرغانی

سیف فرغانی

سیف فرغانی
سیف فرغانی

از آن شکر که تو در پسته دهان از سیف فرغانی غزل 530

غزل 530 ام از 736 غزلیات

از آن شکر که تو در پسته دهان داری

1 از آن شکر که تو در پسته دهان داری سزد که راتبه جان من روان داری

2 ببوسه تربیتم کن که من برین درگه نه آن سگم که تو تیمار من بنان داری

3 نظر در آینه کن تا ترا شود روشن چو دیگران که چه رخسار دلستان داری

4 اگر کسی ندهد دل بچون تو دلداری تو خویشتن بستانی که دست آن داری

5 جماعتی که در اوصاف تو همی گویند که قد سرو و رخ همچو گلستان داری

6 نظر در آن گل رو می کنند، بی خبرند ز غنچها که بر اطراف بوستان داری

7 پیام داد بمن عاشقی که ای مسکین که همچو من بسخن رسم عاشقان داری

8 بروی گل دگران خرمند چون بلبل تو از محبت او تا بکی فغان داری؟

9 چو عاشقان همه احوال خویش عرض کنند تو نیز قصه خود باز گو، زبان داری!

10 ببوسه یی چو رسیدی از آن دهان زنهار ممیر کز لب لعلش غذای جان داری

11 چو دوست گفت سخن گفت سیف فرغانی حدیث یا شکرست آنکه در دهان داری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از آن شکر که تو در پسته دهان داری

شاعر شعر از آن شکر که تو در پسته دهان داری چه کسی است ؟

شاعر شعر از آن شکر که تو در پسته دهان داری سیف فرغانی می باشد.

شعر از آن شکر که تو در پسته دهان داری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر از آن شکر که تو در پسته دهان داری چیست ؟

قالب شعر از آن شکر که تو در پسته دهان داری غزل است

مضمون اصلی شعر از آن شکر که تو در پسته دهان داری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر