بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

آنجا که فشارد مژه‌ام دیدهٔ از بیدل دهلوی غزل 77

غزل 77 ام از 2828 غزلیات

آنجا که فشارد مژه‌ام دیدهٔ تر را

1 آنجا که فشارد مژه‌ام دیدهٔ تر را پرواز هوس پنبه‌کند آب‌گهر را

2 وقت است چوگرداب به سودای خیالت ثابت قدم نازکنم گردش سر را

3 محوتو ز آغوش تمنا چه‌گشاید رنگیست تحیرگل تصویر نظر را

4 زین بادیه رفتم‌که به سرچشمهٔ خورشید چون سایه بشویم ز جبین‌گرد سفر را

5 یارب چه بلا بودکه تردستی ساقی بر خرمن مخمور فشاند آتش تر را

6 از اشک مجوبید نشان بر مژة من کاین رشته ز سستی نکشیده‌ست‌گهر را

7 تسلیم همان آینهٔ حسن کمال است چون ماه نو ایجادکن از تیغ سپر را

8 تاکی چو جرس دل به تپیدن بخراشم در ناله‌ام آغوش وداعیست اثر را

9 از اشک توان محرم رسوایی ما شد شبنم همه‌جا آینه‌دارست سحر را

10 چون قافلهٔ عمر به دوش نفسی چند رفتیم به جایی‌که خبر نیست خبر را

11 بیدل چو سحر دم مزن از درد محبت تا آنکه نبندی به نفس چاک جگررا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آنجا که فشارد مژه‌ام دیدهٔ تر را

شاعر شعر آنجا که فشارد مژه‌ام دیدهٔ تر را چه کسی است ؟

شاعر شعر آنجا که فشارد مژه‌ام دیدهٔ تر را بیدل دهلوی می باشد.

شعر آنجا که فشارد مژه‌ام دیدهٔ تر را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر آنجا که فشارد مژه‌ام دیدهٔ تر را چیست ؟

قالب شعر آنجا که فشارد مژه‌ام دیدهٔ تر را غزل است

مضمون اصلی شعر آنجا که فشارد مژه‌ام دیدهٔ تر را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.