- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون بدلسوزی من یار زبان تیز کند بسخن پسته ی خندان شکر آمیز کند
2 گر دهان تلخی فرهاد بدآمد، شیرین خنده بر انجمن عشرت پرویز کند
3 عقل را جادوی بابل کند از غایت شوق عشق هر نکته که از لعل تو انگیز کند
4 دانه ی مرغ بلا خواره همان سنگ بلاست آسمان گر چمن دهر گهر ریز کند
5 وه چه دیده ست فغانی ز پی کسب نظر گر بفردوس رود رغبت تبریز کند