🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ظهیر فاریابی

ظهیر فاریابی

ظهیر فاریابی
ظهیر فاریابی

چون برفَراخت خسرو سیارگان از ظهیر فاریابی قصیده 56

قصیده 56 ام از 306 قصاید

چون برفَراخت خسرو سیارگان علم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27

1 چون برفَراخت خسرو سیارگان علم در خاک پست کرد سراپرده ظُلَم

2 صبح دوم گرفت جهان گو چرا گرفت؟ اندر هوای شاه نزَد جز به صدق دم

3 یک یک ز بیم خنجر خورشید اختران همچون مخالفان شهنشه شدند کم

4 بر روی آسمان اثر تیرگی نماند اِلا زگرد موکب فرماندهِ عجم

5 دارای عهد نصرت دین کز علو قدر شاید که بر معارج گردون نهد قدم

6 سلطان نشان اتابک اعظم که عدل او دارد حریم مملکت از امن چون حرم

7 بوبکربن محمد کز فر طلعتش زینت گرفت افسر کرسی و تخت جم

8 دریا به دستگاه فراخش زند مثل گردون به آستان بلندش خورد قسم

9 ای ماه و مهر از قبل طاعت آمده در حلقه حواشی و در زمره خدم

10 ذات مطهر تو سپهری ست از علو طبع مبارک تو جهانی ست از کرم

11 وقتی که دیگران به حشم التجا کنند گرد تو از معونت یزدان بود حشم

12 آن را که زیر دامن توفیق پرورند از گرم و سرد چرخ بدوکی رسد الم؟

13 گردون به موج خون در صد بار غوطه خورد هرگز زمین ملک تو در خود نچیدنم

14 صد ره فلک به خاک فرو رفت و کس ندید بر دامن مراد تو هرگز غبار غم

15 تا کرده دست تو محکم بنای ملک هر لحظه با عنان تو فتحی شده ست ضم

16 برتو بدل چگونه گزیند جهان؟!که هست عهد تو همچو موسم اقبال مغتنم

17 روی فلک سیه شود آنگاه رای تو بر چهره زمانه ز عصیان کشد رقم

18 هرکس که چون قلم نرود پیش تو به سر تقدیر بر جریده عمرش کند قلم

19 پهلو تهی کند فلک از تیغ تو ولیک از دشمنان دولت تو پر کند شکم

20 خصم تو را زمانه به تعجیل می برد از عرصه وجود سوی حیّز عدم

21 از حضرت تو تیره شود ساحت فلک در مجلس تو رشک برد روضه ارم

22 شاها زمانه بیخ ستم را به آب داد زان تیغ آب رنگ ببر بیخ آن ستم

23 بیم است کز تغابن این چرخ نیلگون خون فسرده جوش زند در رگ بقم

24 زین پس مکن برانجم و افلاک اعتماد کانجم شدند خاین و افلاک متهم

25 شمشیر تیز داری و باروی کامکار گرد از فلک برآور و از و روزگار هم

26 تا چرخ قد خمیده نگردد تمام راست در قامت مراد تو هرگز مباد خم

27 چون گل همیشه بادی خندان و سرخ روی خصم تو چون بنفشه سر افکنده و دژم

ظهیر فاریابی از شاعران بزرگ قرن 6 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
اثر چون برفَراخت خسرو سیارگان علم قصیده 56 ام از 306 قصاید ظهیر فاریابی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر چون برفَراخت خسرو سیارگان علم

شاعر شعر چون برفَراخت خسرو سیارگان علم چه کسی است ؟

شاعر شعر چون برفَراخت خسرو سیارگان علم ظهیر فاریابی می باشد.

شعر چون برفَراخت خسرو سیارگان علم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر چون برفَراخت خسرو سیارگان علم چیست ؟

قالب شعر چون برفَراخت خسرو سیارگان علم قصیده است

سبک شعر چون برفَراخت خسرو سیارگان علم چیست ؟

سبک شعر چون برفَراخت خسرو سیارگان علم سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر چون برفَراخت خسرو سیارگان علم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ظهیر فاریابی

چون برفَراخت خسرو سیارگان از ظهیر فاریابی قصیده 56

قصیده 56 ام از 306 قصاید
بنر