1 چون یوسف باد در چمن می آید بوئی ز زلیخا سوی من می آید
2 یعقوب دلم نعره زنان می گوید فریاد که بوی پیرهن می آید
1 دل ما گشته است دلبر ما گل ما بی حد است و شکّر ما
2 ما همیشه میان گل شکریم زان دل ما قوی است در بر ما
1 نقد گنج کنت کنزا را طلب گوهر دُر یتیم از ما طلب
2 عاشقانه خم می را نوش کن جرعه ای بود بیا دریا طلب
1 ذوق اگر داری در این دریا درآ عاشقانه خوش بیا با ما برآ
2 گر بیابی گوشهٔ میخانه ای کی کنی رغبت به ملک دو سرا