چون نیست بدل قوت فریاد از سحاب اصفهانی غزل 258

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

چون نیست بدل قوت فریاد گرفتم

1 چون نیست بدل قوت فریاد گرفتم در رهگذرش جا ز پی داد گرفتم

2 خواهم که به دام آورم از سادگی او را آنگه به فریبی که از و یاد گرفتم

3 چون میل تو را دید به امداد تو آمد بر قتل رقیب آنکه به امداد گرفتم

4 از شوق شد از بال و پرم قوت پرواز هر گه که ره خانه ی صیاد گرفتم

5 نگرفت به من پیر خرابات اگر چه چندی زجهالت ره زهاد گرفتم

6 حسنی نه بقدری که فراموش نگردد هر نکته که در عشق بتان یاد گرفتم

7 ویران چو (سحابش) کند از اشک دگر بار کاشانه ی او را دگر آباد گرفتم

عکس نوشته
کامنت
comment