1 چون برگ گلست روی نیکوی تو خوش چون سنبل تر سلسله موی تو خوش
2 چون خلق فرشته و پری خوی تو خوش ای خوی تو خوش موی تو خوش روی تو خوش
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 طاعتی کان در حقیقت موجب قرب خداست طوف خاک درگه مظلوم دشت کربلاست
2 ای خوش آن مردم که بهر قوت نور نظر در نظر او را مدام آن قبله حاجت رواست
1 پیش عاقل قصه درد من و مجنون یکیست اختلافی در سخن باشد ولی مضمون یکیست
2 داغ دل را خواستم مرهم رساندی ناوکی غالبا پنداشتی داغ دل پرخون یکیست
1 باز گلزار صفای رخ جانان دارد هر طرف زینتی از سنبل و ریحان دارد
2 دارد آن لطف کنون باغ که از دیدن آن این که دل را نرسد ذوق چه امکان دارد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به