- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای چون تو نبوده گل در هیچ گلستانی آن کار چه کارست آن کو تازه کند جانی
2 گرچه نتوان گفتن می خوردن و خوش خفتن در زیر درخت گل با چون تو گلستانی
3 کآنجا ز هوا نبود در طبع تقاضایی وآنجا ز حیا نبود بر بوسه نگهبانی
4 عاشق ز لب جانان خمری چو عسل نوشد زاهد بترش رویی با سرکه خورد نانی
5 یک روز مرا گفتی کامت بدهم یک شب سیراب کجا گردد این تشنه ببارانی
6 صاحب هوسان هریک نسبت بکسی دارند چون من مگسی دارد چون تو شکرستانی
7 در خانه نشین ورنی بر روی فگن برقع کآشفته شود ناگه شهر از چو تو سلطانی
8 با دشمن بذ گویم شد دوست رقیب تو بهر تو روا دارم زاغی بزمستانی
9 گر سیف سرخو را اندر قدمت مالد پای ملخی بخشد موری بسلیمانی