چون دور ز وصل یار می بوده از اسیر شهرستانی غزل 125

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

چون دور ز وصل یار می بوده است

1 چون دور ز وصل یار می بوده است دل در بر من چه کار می بوده است

2 هر روز به رنگ تازه می خندد این داغ چه خوش بهار می بوده است

عکس نوشته
کامنت
comment