1
چون من بره سخن درون آیم
خواهم که قصیدهای بیارایم
2
ایزد داند که جان مسکین را
تا چند عنا و رنج فرمایم
3
صد بار به عقده در شود تا من
از عدهٔ یک سخن برون آیم
4
گفته بودی که جبهای بدهم
وز تقاضای سرد تو برهم
5
چون بدیدم سخن مصحف بود
گفته بودی که حبهای ندهم