1 چونت نپرسم بگویی اینت کراهت چونت بخوانم نیایی اینت گرانی
2 دعوی دانش کنی همیشه ولیکن هیچ ندانی ورا که هیچ ندانی
1 نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا نیست بیگفتار تو در دل توانایی مرا
2 در وصالت بودم از صفرا و از سودا تهی کرد هجران تو صفرایی و سودایی مرا
1 تا گل لعل روی بنمودست بلبل از خرمی نیاسودست
2 دیرگاهست تا چو من بلبل عاشق بوستان و گل بودست