اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای
اوحدی مراغه‌ای

چون نیست یار در غم او از اوحدی مراغه‌ای غزل 22

غزل 22 ام از 1326 غزلیات

چون نیست یار در غم او هیچ کس مرا

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9

1 چون نیست یار در غم او هیچ کس مرا ای دل، تو دست گیر و به فریاد رس مرا

2 سیر آمدم ز عیش، که بی‌دوست میکنم بی او چه باشد؟ ازین عیش بس مرا

3 از روزگار غایت مطلوب من کسیست و آنگه کسی، که نیست جزو هیچ کس مرا

4 ای ساربان شبی که کنی عزم کوی او آگاه کن، یکی به صدای جرس مرا

5 یک بوسه دارم از لب شیرین او هوس وز دل برون نمی‌رود این هوس مرا

6 از عمر خود من آن نفسی شادمان شوم کز تن به یاد دوست برآید نفس مرا

7 باریک آن چنان شدم از غم، که گر شبی بیرون روم به شمع، نبیند عسس مرا

8 هر ساعتم به موج بلایی در افکند سیلاب ازین دو دیدهٔ همچون ارس مرا

9 یاری که اصل کار منست، ار به من رسد با اوحدی چه کار بود زین سپس مرا؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چون نیست یار در غم او هیچ کس مرا

شاعر شعر چون نیست یار در غم او هیچ کس مرا چه کسی است ؟

شاعر شعر چون نیست یار در غم او هیچ کس مرا اوحدی مراغه‌ای می باشد.

شعر چون نیست یار در غم او هیچ کس مرا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چون نیست یار در غم او هیچ کس مرا چیست ؟

قالب شعر چون نیست یار در غم او هیچ کس مرا غزل است

مضمون اصلی شعر چون نیست یار در غم او هیچ کس مرا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر