شد روی یار جلوه‌گر از زلف از نیر تبریزی غزل 90

نیر تبریزی

آثار نیر تبریزی

نیر تبریزی

شد روی یار جلوه‌گر از زلف مشک‌بیز

1 شد روی یار جلوه‌گر از زلف مشک‌بیز صبح امید میدهد ای بخت خفته خیز

2 زین‌سان که میزند ره خلق این بت عراق امسال متفق نشود خلق را حجیز

3 تا خود چه‌ها کند ز خطا چشم مست او زان بیشتر که دوست ز دشمن دهد تمیز

4 یک شهر را بر ز قیامت قیامتی است فردا مگر تو باز نیایی به رستخیز

5 بر خواریم مبین و فرود آب چشم من یوسف به هر کجا که نشیند بود عزیز

6 باری به دوش بسته ز دستار شیخ شهر آری عروس زشت کند جهد در جهیز

7 با یاد زلف یار نخوابم شبان تار کافعی گزنده را بود از ریسمان گریز

8 در هیچ شرعی باز نپرسند خون صید برکش کمان درست فرو نه به تیغ تیز

9 در صیدگاه دل همه تا چشم میرود مرکب بتاز و صید برانداز و خون بریز

10 آن خط سبز رونق زلف سیه شکست حقا که انتقام نماند به رستخیز

11 ای خط ز بهر تیرگی روزگار ما کافی نبود طرۀ شبرنگ تا تو نیز

12 خوبان برت بضاعت مزجاة جان به کف آورده با ترانۀ یا ایها العزیز

عکس نوشته
کامنت
comment