شد از نیر تبریزی آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) 17

نیر تبریزی

آثار نیر تبریزی

نیر تبریزی

شد فرشتۀ آب و پیش آمد غمین

1 شد فرشتۀ آب و پیش آمد غمین خاک بیزان بر سر افراشته زمین

2 گفت کای نازان بتو جانهای پاک ای تو مقصود از مزاج آب و خاک

3 باد از فیض دمت در اهتزاز آتش از تاب غمت در سوز و ساز

4 ده اجازت تا زخف اینگروه افکنم زلزال در صحرا و کوه

5 یا چو قوم لوط سازم سرنگون نک زمین بر این سیه بختان دون

6 گفت شه آوخ که با خود نیستی باز کن چشم و ببین با کیستی

7 می ندانی که ز امر کاف و نون خاکرا من داده ام طبع سکون

8 شد کلیم از یمن ما صاحب یمین تا فرو بلعید قارونرا زمین

9 ما سرشتیم اینجوم از خاک و آب زان بر آمد نام بایم بوتراب

10 ایفرشته ما یمین داوریم ما کجا محتاج عون و یاوریم

11 من بعمداً خود بر این دریا زدم پای بر دنیا و مافیها زدم

12 رو بهل تا آب او خاکم برد پاک سوی عالم پاکم برد

عکس نوشته
کامنت
comment