شد خاک راه این سر سودا از ابراهیم شاهدی دده غزل 1

ابراهیم شاهدی دده

آثار ابراهیم شاهدی دده

ابراهیم شاهدی دده

شد خاک راه این سر سودا نوشت ما

1 شد خاک راه این سر سودا نوشت ما این شد مگر ز روز ازل سرنوشت ما

2 از کوی دوست ما سوی جنت چرا رویم رضوان حسد برد ز نعیم و بهشت ما

3 تخم اَمَل که دل به هوای تو کشته بود جز دانه‌های اشک نیاید ز کشت ما

4 ور برده چون محرک جمع صور یکی است بنگر محرک و منگر خوب و زشت ما

5 مقصود شاهدی چو تویی هر کجا که هست دیگر نگفت مسجد ما یا کنشت ما

عکس نوشته
کامنت
comment