- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد فرشته نار با صد دود آه که فرشته باد آمد با سپاه
2 گفت کای دارندۀ چرخ بلند بر جفا صبر و تحمل تا بچند
3 چون سزد چون که رباید اهرمن خاتم از دست سلیمان زمن
4 اینک آوردستم از امر اله سوی تو ایشاه بک هامون سپاه
5 حکم کن تا باد را فرمان کنیم ملک شام و کوفه را ویران کنیم
6 حکم کن تا بر کنیم اینک ز بن بیخ کفر ای تاجدار امر کن
7 گفت میماند که بر دستی ز باد ایفرشته داستان قوم عاد
8 ورنه خود دانی که در پرده که بود انکه کند از بن دیار قوم هود
9 عاجزان دستار این امداد را باد در دست است اینجا باد را
10 دو گواهند این مسا و این صباح که بدست ماست تسخیر رباح
11 آنسلیمان کش مسخر گشت باد نام مادر نقش انگشرت نهاد