-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شکست نرخ شکر را بتم به روی ترش چه بادههاست بتم را در آن کدوی ترش
2 به قاصد او ترشست و به جان شیرینش که نیست در همه اجزاش تای موی ترش
3 هزار خمره سرکه عسل شدست از او که هست دلبر شیرین دوای خوی ترش
4 زهای و هوی ترشهای ماش خنده گرفت حلاوت عجبی یافتهای و هوی ترش
5 ترش چگونه نخندد به زیر لب چو شنید که جوی شیر و شکر شد روان به سوی ترش
6 ربود سیل ویم دوش و خلق نعره زنان میان جوی عسل چیست آن سبوی ترش
7 پریر یار مرا جست کان ترش رو کو خمار نیست چرا بودش آرزوی ترش
8 شتاب و تیز همیرفت کو به کو پی من چرا کند شکرقند جست و جوی ترش
9 گرفته طبله حلوا و بنده را جویان که تا ز جایزه شیرین کند گلوی ترش
10 عجب نباشد اگر قصد او فنای منست همیشه شیرین باشد یقین عدوی ترش
11 غلط مکن ترشی نی برای دفع توست ز رشک چون تو شکاریست رنگ و بوی ترش
12 ز رشک جاه امیرست روترش دربان ز رشک روی عروس است روی شوی ترش
13 هزار خانه چو زنبور پرعسل داری به جان تو که گذر کن ز گفت و گوی ترش