شکست نرخ از جلال الدین محمد مولوی غزل 1285

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

شکست نرخ شکر را بتم به روی ترش

1 شکست نرخ شکر را بتم به روی ترش چه باده‌هاست بتم را در آن کدوی ترش

2 به قاصد او ترشست و به جان شیرینش که نیست در همه اجزاش تای موی ترش

3 هزار خمره سرکه عسل شدست از او که هست دلبر شیرین دوای خوی ترش

4 زهای و هوی ترش‌های ماش خنده گرفت حلاوت عجبی یافت‌های و هوی ترش

5 ترش چگونه نخندد به زیر لب چو شنید که جوی شیر و شکر شد روان به سوی ترش

6 ربود سیل ویم دوش و خلق نعره زنان میان جوی عسل چیست آن سبوی ترش

7 پریر یار مرا جست کان ترش رو کو خمار نیست چرا بودش آرزوی ترش

8 شتاب و تیز همی‌رفت کو به کو پی من چرا کند شکرقند جست و جوی ترش

9 گرفته طبله حلوا و بنده را جویان که تا ز جایزه شیرین کند گلوی ترش

10 عجب نباشد اگر قصد او فنای منست همیشه شیرین باشد یقین عدوی ترش

11 غلط مکن ترشی نی برای دفع توست ز رشک چون تو شکاریست رنگ و بوی ترش

12 ز رشک جاه امیرست روترش دربان ز رشک روی عروس است روی شوی ترش

13 هزار خانه چو زنبور پرعسل داری به جان تو که گذر کن ز گفت و گوی ترش

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر