بی‌توچون شمع زضعف تن ما از بیدل دهلوی غزل 234

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بی‌توچون شمع زضعف تن ما

1 بی‌توچون شمع زضعف تن ما رنگ ما خفت به‌پیراهن ما

2 نقش پاییم ادب‌پرور عجز مژه خم می‌شود از دیدن ما

3 خاک ما گرد قیامت دارد حذر از آفت شوراندن ما

4 زندگی طعمهٔ کلفت‌گردید رشته‌ها خورده‌گره خوردن ما

5 حرص مضمون رهایی فهمید دل به اسباب جهان بستن ما

6 فکر آزادگی آزادی برد سرگریبان زده از دامن ما

7 اگر این است سلوک احباب دشمن ما نبود دشمن ما

8 خلعت آرای سحر عریانی‌ست چاک دوزید به پیراهن ما

9 آفت اندوختنی می‌خواهد برق‌مانیست مگرخرمن‌ما

10 آخر انجام رعونت چون شمع می‌کشد تار رگ‌گردن ما

11 قاصد آورد پیام دلدار بازگردید ز خود رفتن ما

12 بیدل آخر ز چه خورشیدکم است این چراغ به نفس روشن ما

عکس نوشته
کامنت
comment