- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد باز دیده بر رخ نیکوی او مرا گلها شکفت در چمن کوی او مرا
2 ای باغبان برو که خدا داد در ازل سرو سهی ترا، قد دلجوی او مرا
3 شادم که هر دم از دم دیگر فزونترست دیوانگی زسلسله ی موی او مرا
4 رخصت نمیدهد بتماشای ماه نو میل نظاره ی خم ابروی او مرا
5 منهم یکی زگوشه نشینانم ای رفیق سرگشته کرده نرگس جادوی او مرا
6 از منت صبا چو فغانی درین چمن آزاد ساخت نکهت گیسوی او مرا