شد باز دیده بر رخ نیکوی از بابافغانی شیرازی غزل 15

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

شد باز دیده بر رخ نیکوی او مرا

1 شد باز دیده بر رخ نیکوی او مرا گلها شکفت در چمن کوی او مرا

2 ای باغبان برو که خدا داد در ازل سرو سهی ترا، قد دلجوی او مرا

3 شادم که هر دم از دم دیگر فزونترست دیوانگی زسلسله ی موی او مرا

4 رخصت نمیدهد بتماشای ماه نو میل نظاره ی خم ابروی او مرا

5 منهم یکی زگوشه نشینانم ای رفیق سرگشته کرده نرگس جادوی او مرا

6 از منت صبا چو فغانی درین چمن آزاد ساخت نکهت گیسوی او مرا

عکس نوشته
کامنت
comment