ببالد دیده حیرانی پناه از اسیر شهرستانی غزل 109

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

ببالد دیده حیرانی پناه است

1 ببالد دیده حیرانی پناه است بنازد دل محبت دستگاه است

2 به این بیگانگی الفت شعار است به این شیر افکنی آهونگاه است

3 چه قربانهای گلگون پوش دارد سرکوی محبت عیدگاه است

عکس نوشته
کامنت
comment