- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا تا جان بود جانان تو باشی ز جان خوشتر چه باشد آن تو باشی
2 دل دل هم تو بودی تا به امروز وزین پس نیز جان جان تو باشی
3 به هر زخمی مرا مرهم تو سازی به هر دردی مرا درمان تو باشی
4 بده فرمان به هر موجب که خواهی که تا باشم، مرا سلطان تو باشی
5 اگر گیرم شمار کفر و ایمان نخستین حرف سر دیوان تو باشی
6 به دین و کفر مفریبم کز این پس مرا هم کفر و هم ایمان تو باشی
7 ز خاقانی مزن دم چون تو آئی چه خاقانی که خود خاقان تو باشی