جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

مبارک از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2506

غزل 2506 ام از 6329 غزلیات

مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی

1 مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی به بوسیدن چنان دستی ز شاهنشاه سلطانی

2 بدیدن بامدادانی چنان رو را چه خوش باشد هم از آغاز روز او را بدیدن ماه تابانی

3 دو خورشید از بگه دیدن یکی خورشید از مشرق دگر خورشید بر افلاک هستی شاد و خندانی

4 بدیدن آفتابی را که خورشیدش سجود آرد ولیک او را کجا بیند که این جسم است و او جانی

5 زهی صبحی که او آید نشیند بر سر بالین تو چشم از خواب بگشایی ببینی شاه شادانی

6 زهی روز و زهی ساعت زهی فر و زهی دولت چنان دشواریابی را بگه بینی تو آسانی

7 اگر از ناز بنشیند گدازد آهن از غصه وگر از لطف پیش آید به هر مفلس رسد کانی

8 اگر در شب ببینندش شود از روز روشنتر ور از چاهی ببینندش شود آن چاه ایوانی

9 که خورشیدش لقب تاش است شمس الدین تبریزی که او آن است و صد چون آن که صوفی گویدش آنی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی

شاعر شعر مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی چه کسی است ؟

شاعر شعر مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی چیست ؟

قالب شعر مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی غزل است

مضمون اصلی شعر مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین است.
بنر