1 بر همه کس نیک باشد چارچیز با تو گویم یادگیرش ای عزیز
2 اول آن باشد که باشی دادگر هم ز عقل خویش باشی باخبر
3 با شکیبائی تقرب کردنست حرمت مردم بجای آوردنست
1 در دلم بنشستهای بیرون میا نی برون آی از دلم در خون میا
2 چون ز دل بیرون نمیآیی دمی هر زمان در دیده دیگرگون میا
1 عزیزا هر دو عالم سایهٔ توست بهشت و دوزخ از پیرایهٔ توست
2 تویی از روی ذات آئینهٔ شاه شه از روی صفاتی آیهٔ توست
1 شمع رویت ختم زیبایی بس است عالمی پروانه سودایی بس است
2 چشم بر روی تو دارم از جهان گر سوی من چشم بگشایی بس است
1 ترا در علم معنی راه دادند بدستت پنجهٔ الله دادند
2 ترا از شیر رحمت پروریدند براه چرخ قدرت آوریدند