- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ببوستان دلم رست سرو قامت عشق قیام کرد درین بوستان قیامت عشق
2 ز عشق بی خبرست آنکه نیست عین بقا بقاست بعد فنای خودی علامت عشق
3 رسید قطر و محیط دوائر فلکی باستقامت و تدویر استقامت عشق
4 دل مرا نبود قبله ئی بوقت نماز بغیر حضرت معشوق در امامت عشق
5 تمامت دلم از عشق شد پدید و چو دید مقام امن نهان شد درو تمامت عشق
6 گمان مبر که رساند بمقصدی که بود سوای کشتن عاشق ره سلامت عشق
7 دمید از دل و تابید در بطون دماغ در بتون دماغست و دل اقامت عشق
8 ولیک کشته خود را بخاک می نهلد چو کشت زنده کند این بود کرامت عشق
9 اگر چه مایه دیوانگیست بی خردست که در ملامت عاشق کند ملامت عشق
10 دلم شکست و بود جای عشق ارض و سما برون نیامده از عهده غرامت عشق
11 قدیم و نادم عشق آدمست دیو مباش تو با منادمت عشق در ندامت عشق
12 دل صفاست که در او قیامتست بپا ز ساعتی که درو رست سرو قامت عشق