-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بسکه ناموس وفا داردکمین حال من هرکه بسمل گشت میبندد تپش دربال من
2 بیخودی در بال حیرت میرسد آیینهام میتوان کردن به رنگ رفته استقبال من
3 ساز پروازم هوای گلشن دیدارکیست جوهر آیینه میباشد زگرد بال من
4 دوش در بزم وفا نرد تجرد باختم ششجهت را بر قفا افکند نقش خال من
5 در دل هر ذره گرد وحشتم پر میزند گر همه آیینهگردی نیست بیتمثال من
6 نسخهٔ داغست و سامان سواد سوختن میتوان خواند از جبینم نامهٔ اعمال من
7 کو جنونی کز نفس شور قیامت واکشم چون شرر تفصیل چندین گلخن است اجمال من
8 جز فنا در هیچ جا امیدی از آرام نیست آتشم خاکستر افتادهست در دنبال من
9 همچو گل بیدل خمار انفعالی میکشم شرم پار است آبیار ریشهٔ امسال من