باری از ادیب الممالک فراهانی دیوان اشعار 11

ادیب الممالک فراهانی

آثار ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

باری اندر دین چو من حیران شدم

1 باری اندر دین چو من حیران شدم درهمه راه و رهی پویان شدم

2 اهل حق را بود پیرو مرشدی با نشان و خوب و پاک از هر بدی

3 نام او شیخ نظر پیش از علی با کرامت بود و هم بینا دلی

4 داده از آینده و اکنون خبر بود در دست و زبان او اثر

5 خواند بهتر گفته ها از دیگران مرشدان و اهل حق را رهبران

6 آگهی از این زمانها داده اند راست آمد گفته شان بی چون و چند

7 پیش از این تا چهارصد سال و فزون بوده اند از دادگر حال و کنون

8 هر یک اینان با همه بینادلی بوده اند از جان پرستار علی

9 چشم و مغز و دل چو بینا ساختند گوهر پاک علی بشناختند

10 گفت اینان که همی باشد خدا میر قادر، اوست حاضر هر کجا

11 پس پذیرفتم ز نو اسلام را نزد اهل حق سپردم نام را

عکس نوشته
کامنت
comment