لخت جگر پاره بر آه نفس از اسیر شهرستانی غزل 799

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

لخت جگر پاره بر آه نفس افشان

1 لخت جگر پاره بر آه نفس افشان دامان گل و لاله به پای قفس افشان

2 افسردگی از هستی ما دود برآورد ای شعله گلابی به گریبان خس افشان

3 ای گریه بیا قافله سالار جنون باش تخم اثر ناله به دشت جرس افشان

4 معراج طلب هست به مطلب نرسیدن از پاس طلب دامن بر دسترس افشان

5 تا چند اسیر از غم لعل تو گدازد یک قطره ازین باده به کام هوس افشان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر