1 بهمن روز ای صنم دلستان بنشین با عاشق در بوستان
2 شاد نشینیم کزین مملکت خلق جهان هست همه شادمان
3 کرد جهان را چو بهشت برین عدل جهاندار ملک ارسلان
4 آنکه نبودند یک انگشت او روستم و حاتم و نوشیروان
5 تا به جهان ملکی باقی بود باد بدو باقی ملک جهان
1 تا تو را در جهان بقا باشد عز و اقبال در قفا باشد
2 ای بزرگی که تابش خورشید پیش رای تو چون سها باشد
1 آمد بر من به چشمکان خواب زده سر تا به قدم به عنبر ناب زده
2 همچون دل من دو زلف را تاب زده رخ چون گل نو شکفته بر آب زده
1 مهترا از بزرگی آن کردی که در آفاق داستان کردی
2 شب من بر فروختی چون روز روز بر من چو بوستان کردی
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به