- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بهار عمر و نوروز جوانی است دریغا قحط سال شادمانی است
2 دلی دارم که هیچش یاد من نیست ز بس مشغول غمهای نهانی است
3 ز فیض عشق شیرین کوهکن را شرار تیشه گنج خسروانی است
4 طلب کرده است جان را از من امروز خدنگ آن کمان ابرو نشانی است
5 مشو ای عندلیب از غنچه غافل که طفلی در کمال خرده دانی است
6 اسیر عشق را در پیش جانان کجا یارای حرف و همزبانی است