1 باکم ز منی پای تو اندر گل باد با به ز تویی مراد من حاصل باد
2 گر دل پس از این هوای تو خواهد جست لعنت ز خدای بر من و بر دل باد
1 خدای عرش گواه و زمانه آگاه است که دین عزیز به سلطان دین ملکشاه است
2 شهی که خاطر پاک و ضمیر روشن او ز هر هنرکه خدا آفریده آگاه است
1 جشن عید اندر شریعت سنت پیغمبرست قدر او از قدر دیگر جشنها افزونترست
2 هست این جشن جهان افروز در سالی دو بار ملک را فر ملک هر روز جشنی دیگرست
1 ای اصل ملک و دولت ای تاج دین و دنیا ای عابده چون مریم ای زاهده چو زهرا
2 ای قبلهٔ دو دولت هر دو پناه عالم ای مادر دو خسرو هر دو جمال دنیا