- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عارض چون ماهش از برقع نمایان میکند عالمی را شمع رخسارش چراغان میکند
2 از خیال غنچهاش دارم به دل جمعیتی خاطرم را یاد آن گیسو پریشان میکند
3 دوش با یاد رخش از دیده باریدم گهر موج اشکم در جهان امروز طوفان میکند
4 دل به کوی یار میباشد ولی هر دم چو مور آن تفاخرها که در دست سلیمان میکند!
5 ای پریرو نقش نیرنگ کدامین صورتی؟! چشم صد آیینه را عکس تو حیران میکند!
6 گر همین باشد گداز شعله شمع وفا خانه زنبور را پروانه ویران میکند
7 با مریض عشق دارو نیست در دکان دهر مشکل مجنون ما را لیلی آسان میکند
8 حیرتی دارم که طغرل بلبل از شب تا سحر در حضور شاهد گل سخت افغان میکند