- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 درین زمانه به هر گوشه بی زبانی هست که بر زبان همه را از تو داستانی هست
2 به آن رسیده جفایت که عاشقان زین پس نیاورند به خاطر که آسمانی هست
3 خوشم که قوت آهم نماند و او به گمان که در جفای وی ام طاقت و توانی هست
4 ز آب تیغ تو سیراب هر که شد دانست که آب زندگی و عمر جاودانی هست
5 گر این بود غم عشقت ز عشق جانانی غمی بجان نبود هر که را که جانی هست
6 چه آگهی بود آسودگان محمل را ز خسته ای که به دنبال کاروانی هست
7 (سحاب) در بر ما بی دلان دلی هرگز مجوی خاصه بشهری که دلستانی هست