1 شبها چو ز روز وصل او یاد کنم تا روز هزار گونه فریاد کنم
2 ترسم که شب اجل امانم ندهد تا باز بروز وصل دل شاد کنم
1 ای بر سر خوبان جهان بر سرهنگ پیش دهنت ذرّه نماید خرچنگ
1 بر آتش هجر عمری ار بنشینم خاک در تو همی بدل بگزینم
2 از باد همه نسیم زلفت بویم در آب همه خیال رویت بینم
1 بهیچ در نروی تا در آن نیابی سود بهیچکس نروی تا در آن نبینی رنگ