- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شب آه و ناله از دل غمناک می زدم برق فنا بخرمن افلاک می زدم
2 از درد بلبلان خزان دیده در چمن خوناب دیده بر ورق تاک می زدم
3 در آرزوی جلوه ی گلهای آتشین از سوز سینه شعله بخاشاک می زدم
4 می زد رقم بخون رزان باد صبح و من بر اشک سرخ و روی چو زر خاک می زدم
5 دستم اگر نه دامن وصل تو می گرفت آتش برخت هستی خود پاک می زدم
6 بر روی بخت خفته بداغ خمار غم از جام باده آب طربناک می زدم
7 برنامه ی سیاه فغانی ز سوز دل خوناب دیده از جگر چاک می زدم