1 حیرت آبادی که او پهلو نشین باشد مرا کاش همچون شمع جان در آستین باشد مرا
2 بی تو کی راضی شود جان وصال آموز من تا اثر در یارب و سر بر زمین باشد مرا
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 چو شمع سوختگی تر کند دماغ مرا نگاه گرم دهد روشنی چراغ مرا
2 بهار تشنه خونم شود اگر داند که آب تیغ تو سرسبز کرده باغ مرا
1 گفتن راز چرا عربده پرداز چرا به نیازی که نفهمیده ای این ناز چرا
2 دل ما هست اگر مطلبت آزار کسی است روی دل دادن آیینه غماز چرا
1 اگر دنیا اگر عقبا علی بن ابیطالب اگر امروز اگر فردا علی بن ابیطالب
2 فروغ دیده وحدت صفای سینه کثرت بهشت خاطر دانا علی بن ابیطالب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به