-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 معراج ماست پستی، اقبال ما زبونی عمریست کوکب اشک میتابد از نگونی
2 از ذره تا مه و مهر در عاجزی مساویست اینجا کسی ندارد بر هیچکس فزونی
3 یک گل بهار دارد این رنگ و بو چه حرفست تهمت کشان نامند بیرونی و درونی
4 آن به که خاک باشید در سجدهگاه تسلیم بر آسمان مبندید از طبع پست دونی
5 در حرف و صوت دنیا گم گشت فهم عقبا فرسوده بال عنقا پرواز چند و چونی
6 در عشق جان کنی هم دارد ثبات جاوید بنیاد نام فرهاد کردهست بیستونی
7 نامحرمی به گردن بیاعتباریام بست شد صفر حلقهٔ در از خجلت برونی
8 ای گمرهان خودسر تحقیر عاجزان چند از خس عصا گرفته آتش به رهنمونی
9 در ساز عجز کوشید گردن به مو فروشید با سرکشی مجوشید تیغ قضاست خونی
10 چندانکه وارسیدیم ز آیینه عکس دیدیم بیدل تلاش تحقیق بودهست واژگونی