- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چنینکه عمر تأملگر شتابگذشت هوای آبلهای از سر حباب گذشت
2 به چشمبند جهان این چه سحرپردازیست که بیحجابی آن جلوه از نقابگذشت
3 به هر طرف نگرم دود دل پرافشان است کدام سوخته زین وادی خراب گذشت
4 جنونپرستی اغراض ننگ طبع مباد حیا نماند چو انصاف از حسابگذشت
5 کسی به چارهٔ تسکین ما چه پردازد که تا به داغ رسیدیم ماهتابگذشت
6 ز مصرع نفس واپسین عیانگردید که ما ز هر چهگذشتیم انتخابگذشت
7 سیاهکار فضولی مخواه موی سفید کفن چوپرده درد باید از خضابگذشت
8 صفا کدورت زنگار چشم نزداید ز سایه کس نتواند در آفتاب گذشت
9 ز خود تهی شو و از ورطهٔ خیال برآی به آنکنار همینکشتی ز سرابگذشت
10 به عیش غفلت عمریکه نیستکس نرسد فغانکه فرصت تعبیر هم به خوابگذشت
11 ز سوز سینهام آگهکهکرد محفل را که اشک دود شد و از سرکبابگذشت
12 ندانم از چه غرض بال فرصت افشاندم شرر بیانیام از حاصل جواب گذشت
13 به وادییکه نفس بود رهبربیدل همین تأمل رفتنگران رکابگذشت