1 ای که گویی فقیر مسکین مرد اعتباری ز مرگ خود می گیر
2 به یقینم که جان نخواهد برد پادشاه و وزیر و میر و گزیر
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 اگر آئی در این دریا بیابی آبروی ما بیابی آبروی ما اگر آئی در این دریا
2 رها کن دی و هم فردا بیا امروز دریابش بیا امروز دریابش رها کن دی و هم فردا
1 غرق آب و آب را جوئیم ما آبروی ما ز ما جوئیم ما
2 صورت و معنی و جام می مدام آنچه جوئیم از خدا جوئیم ما
1 رندان باده نوش که با جام همدند واقف ز سِر عالم و از حال آدمند
2 حقند اگر چه خلق نمایند خلق را بحرند اگر چه در نظر ما چو شبنمند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به