- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا زلف تو در خرمن گل غالیهبیز است در دور قمر بین که قران مشتریریز است
2 ترسم که به دل رخنه زند مردم چشمت ورنه ز چه رو خنجر مژگان تو تیز است؟!
3 مقتول تو را نیست ازآن صورت مردن برق دم شمشیر تو تا آیینه ریز است
4 زحمتکش عشقم که چه هجران و چه وصلت از دست جفای تو کجا جای گریز است؟!
5 هرجا که ز نقش کف پای تو نشانیست چون عرصه محشر همه دلم غلغلهخیز است
6 افسانه حسن تو هر آن گوش که بشنید در دعوی زیبایی یوسف به ستیز است
7 هرکس که سواد خط مشکین تو را دید در قافیه حسن بگفتا که تمیز است
8 فرهنگ سخنهای دقیق من طغرل نه طور «صراح» است نه گفتار «همیز» است