1 به قدر حوصله ای جام می دهد ساقی اگر چه بادهٔ خمخانه را نهایت نیست
2 بیا که مجلس عشقست و عاشقان سرمست چنین مقام خوشی در همه ولایت نیست
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 نعمتاللّهم وز آل رسول حد کس نیست دانش حدم
2 نسبت شعر و شاعری بر من همچو ابجد بود بر جدم
1 شمع خوشی افروختی عود دل ما سوختی از بهر بزم عاشقان شمعی ز نور افروختی
2 جز عاشقی کاری دگر از ما نمی آید دگر زیرا که از روز ازل ما را چنین آموختی
1 خوش رحمتیست یاران صلوات بر محمد گوئیم از دل و جان صلوات بر محمد
2 گر مومنی و صادق با ما شوی موافق کوری هر منافق صلوات بر محمد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **