- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رسید و آن خم ابرو بلند کرد و گذشت تواضعی که به ابرو کنند، کرد و گذشت
2 نوازشم به جواب سلام اگر چه نداد تبسمی ز لب نوشخند کرد و گذشت
3 به جذبهٔ نگهی کز پیش کشان میبرد چه صیدها که اسیر کمند کرد و گذشت
4 کرشمهای که جنون آورد تعقل آن بلای دانش صد هوشمند کرد و گذشت
5 یکی قبول نکرد از هزار تحفهٔ جان بهانه غمزهٔ مشکل پسند کرد و گذشت
6 که بود این، که ز چشم بدش گزند مباد که جان بر آتش شوقم سپند کرد و گذشت
7 رسید و باز به اندک ترحمی وحشی زبان شکوه به کام تو بند کرد و گذشت