بت ابرو کمانی از کمینی از غبار همدانی غزل 99

غبار همدانی

آثار غبار همدانی

غبار همدانی

بت ابرو کمانی از کمینی

1 بت ابرو کمانی از کمینی به تیرم می زند بی جرم و کینی

2 به کوی میفروشان خانه کردم نمی دانستم که ای غم در کمینی

3 برد سیلاب اشکم خانه از بن به دستم گر نیفتد آستینی

4 به خوبان در حقیقت معنی عشق به صورت آفرین است آفرینی

5 دهم جان گرچه مقداری ندارد نیاز ما به چشم نازنینی

6 دلم را نیست چندان صبر و آرام که بنشینم زمانی بر زمینی

7 ز هفتاد و دو ملت دوری ای عشق ندانم خود تو دارای چه دینی

8 چراغ خاطر خلوت سیه شد بیار ای سینه آه آتشینی

9 دل اندر خرمن زلف تو بسته است اگر تخمی نکارد خوشه چینی

عکس نوشته
کامنت
comment