عقبه‌ای دیگر نباشد روح از بیدل دهلوی غزل 152

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

عقبه‌ای دیگر نباشد روح از تن رسته را

1 عقبه‌ای دیگر نباشد روح از تن رسته را نیست بیم سوختن دود زآتش جسته را

2 شکوه ازگردون دلیل‌تنگدستیهای ماست ناله در پرواز باشد طایر پربسته را

3 انتظام عافیت از عالم کثرت مخواه بی‌ثبات‌است اعتبار رنگ و بوگل دسته‌را

4 همچوسروآزادگان را قیدالفت راستی‌ست خط مسطر دام باشد مصرع برجسته را

5 از زبان چرب و نرم خلق دارم وحشی کز دهان شیر نشناسم دهان بسته را

6 جوهر وارستگان مشکل اگر ماند نهان راه در چشم‌است‌گرد بر زمین ننشسته را

7 از شکسش دل نمی‌افتد ز چشم اعتبار کس نمی‌خواهد ته پا شیشه بشکسته را

8 موج چون با یکدگر جوشیدگوهرمی‌شود دل توان‌گفتن نفسهای به هم پیوسته را

9 غنچه‌ها در بستر زخم جگر آسوده‌اند ای نسیم آتش مزن دلهای الفت خسته را

10 باکلام آبدارت‌کی رسد لاف‌گهر بیدل اینجا اعتباری نیست حرف بسته را

عکس نوشته
کامنت
comment