- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چند بوسه وظیفه تعیین کن به شکرخندهایم شیرین کن
2 آن دلت را خدای نرم کناد این دعای خوش است آمین کن
3 مگر این را به خواب خواهم دید من بخسبم کنار بالین کن
4 ای فسون اجل فراق لبت رو فسون مسیح آیین کن
5 عرصه چرخ بیتو تنگ آمد هین براق وصال را زین کن
6 حسن داری وفاست لایق حسن حسن را با وفا تو کابین کن
7 چون بمیرند رحم خواهی کرد آنچ آخر کنی تو پیشین کن
8 حاجیان ماندهاند از ره حج داروی اشتران گرگین کن
9 تا به کعبه وصال تو برسند چاره آب و زاد و خرجین کن
10 ای دو چشم جهان به تو روشن این جهان را تو آن جهان بین کن
11 از تجلی آفتاب رخت چشم و دل را چو طور سینین کن
12 بس کنم شد ز حد گستاخی من کی باشم که گویمت این کن
13 گر نبود این سخن ز من لایق آنچ آن لایق است تلقین کن
14 شمس تبریز بر افق بخرام گو شمال هلال و پروین کن