چو بگذری به تل عاشقان دکانی از طبیب اصفهانی غزل 38

طبیب اصفهانی

آثار طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

چو بگذری به تل عاشقان دکانی هست

1 چو بگذری به تل عاشقان دکانی هست در آن دکان چو نکو بنگری جوانی هست

2 یکی جوان که زآوازه نکوئی او نهی چو گوش بهر کوچه داستانی هست

3 گمان مکن که چو آن عارض و چو آن قامت گلی بباغی و سروی ببوستانی هست

4 پس از سلام که این شیوه بشیرانست زمین ببوس و بیان کن گرت بیانی هست

5 تو بی زبانی ما را حریف حرف نه ای بداد من برس ای شوخ تا زبانی هست

6 که از «کلیم » سخن سنج این ترانه عشق میانه من و آن بیوفا نشانی هست

7 طبیب خسته گراز خویش میروی وقتست هنوز در تن زار تو نیم جانی هست

عکس نوشته
کامنت
comment