هر که با یار آشنا شد گو از سعدی شیرازی غزل 1095

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

هر که با یار آشنا شد گو ز خود بیگانه باش

1 هر که با یار آشنا شد گو ز خود بیگانه باش تکیه بر هستی مکن در نیستی مردانه باش

2 کی بود جای ملک در خانهٔ صورت پرست رو چو صورت محو کردی با ملک همخانه باش

3 پاک چشمان را ز روی خوب دیدن منع نیست سجده کایزد را بود گو سجده گه بتخانه باش

4 گر مرید صورتی در صومعه زنار بند ور مرائی نیستی در میکده فرزانه باش

5 خانه آبادان درون باید نه بیرون پر نگار مرد عارف اندرون را گو برون دیوانه باش

6 عاشقی بر خویشتن چون پیله گرد خویش تن ور نه بر خود عاشقی جانباز چون پروانه باش

7 سعدیا قدری ندارد طمطراق خواجگی چون گهر در سنگ زی چون گنج در ویرانه باش

عکس نوشته
کامنت
comment